از دلتنگیِ شبآويز
شعر از: پونه آواز: عبدالحسين مختاباد ![]() به باران بگو بخواندم ... بگو گمانِ همين پنجرهی شکسته را به سينهريزِ پرزرقِ ماه، تاخت نخواهم زد بگو سياهی هزار شبِ ترديد، به گرگ و ميش اشارتی، قضا خواهد بود بگو صورت صبح وُ لطفِ سايهها به لبخند او فقط آبیست ... آه ای شبِ فقير، شبِ بیستاره ... ![]() |
||