بهانه
شعر از: هوشنگ ابتهاج اجرای ترانه: پروانه ![]() ای عشق همه بهانه از توست من خامشم اين ترانه از توست ![]() آن بانگِ بلندِ صبحگاهی وين زمزمهی شبانه از توست ![]() من اندُهِ خويش را ندانم اين گريهی بیبهانه از توست ![]() ای آتشِ جانِ پاکبازان در خرمنِ من زبانه از توست ![]() افسونشدهی تو را زبان نيست ور هست همه فسانه از توست ![]() کشتیِ مرا چه بيم دريا؟ طوفان ز تو و کرانه از توست ![]() گر باده دهی و گر نه، غم نيست مست از تو، شرابخانه از توست ![]() می را چه اثر به پيشِ چشمت؟ کاين مستیِ شادمانه از توست ![]() پيشِ تو چه توسنی کند عقل؟ رام است که تازيانه از توست ![]() من میگذرم خموش و گمنام آوازهی جاودانه از توست ![]() چون سايه مرا ز خاک برگير کاينجا سر و آستانه از توست ![]() |
||