بوسههای باران
شعر از: دکتر محمدرضا شفيعی کدکنی آواز: محمدرضا شجريان نقاشیها: محمود فرشچيان ![]() ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران بيداری ستاره، در چشم جويباران ![]() آئينهی نگاهت، پيوند صبح و ساحل لبخند گاهگاهت، صبح ستارهباران ![]() بازآ که در هوايت، خاموشی جنونم فريادها برانگيخت از سنگِ کوهساران ![]() ای جويبارِ جاری! زين سايهبرگ مگريز کاين گونه فرصت از کف دادند بیشماران ![]() گفتی: "به روزگاری مهری نشسته" گفتم: "بيرون نمیتوان کرد، حتی به روزگاران" ![]() بيگانگی ز حد رفت، ای آشنا مپرهيز زين عاشقِ پشيمان، سر خيل شرمساران ![]() پيش از من و تو بسيار بودند و نقش بستند ديوارِ زندگی را زينگونه يادگاران ![]() وين نغمهی محبت، بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقيست، آوازِ باد و باران ![]() |
||