گندمزار
شعر از: پونه اجرای ترانه: شهره ![]() حالا میفهمم ... گلها فقط برای باغ میرويند میخواستم فرصتِ بهار بیحوصله را ميان سکوت وُ دلتنگیام تقسيم کنم برای همين پروانهها به شعلهی آتش میميرند؟ ![]() حالا میفهمم ... میخواستم از آينه بگويم میخواستم ترديد رفتنم را با خيال نوازشهايت کوتاه کنم برای همين شبهای مهتابی سردترند؟ ![]() حالا میفهمم ... شتاب نسيم از همين است خجولی غروب از همين است دلتنگی ماه از همين است خيسی ابر هم، از همين است ![]() حق با تو بود ... حالا ... همه چيز را میفهمم ... ![]() |
||