شبانه
شعر از: احمد شاملو اجرای ترانه: سامان ![]() - بیآرزو چه میکنی ای دوست؟ - به ملال، در خود به ملال با يکی مرده سخن میگويم. ![]() شب، خامش استاده هوا وز آخرين هياهوی پرندگان کوچ ديرگاهها میگذرد. اشک بیبهانهام آيا تلخهی اين تالاب نيست؟ ![]() - از اين گونه بیاشک به چه میگريی؟ - مگر آن زمستان خاموش خشک در من است. ![]() به هر اندازه که بيگانهوار بر شانهبرت سر نهم سنگباری آشناست سنگباری آشناست غم. ![]() |
||