به شاخِ توتِ کهنسال
شعر از: دکتر اسماعيل خويی اجرای ترانه: امينالله رشيدی شعر ترانه: ابوالقاسم حالت عکاس: پونه عکسها: حمام کردشت ![]() نخی دراز که دنبالهاش به بادبادکِ جر خوردهای میانجامد آويزان به شاخ توت کهنسالی که چتر سايهی عصرانهاش را میبينيم گشوده روی هياهوی و پابرهنگیی کودکان کوی ... ![]() خدای من! تمامِ کودکیام تابستانی است در عکس فوریی اين يادمان! ![]() نگاه کن. زمين خاکآلود، آسمانِ خاکآلود، آفتابِ خاکآلود و کودکانی خاکآلود، که از زمينِ خاکآلود توتهای خاکآلود را با دستهای خاکآلود برمیدارند، فوت میکنند، به دهان میگذارند! و بادبادکِ جر خوردهای به شاخِ توت کهنسال ... ![]() |
||