برف
شعر از: نيما يوشيج اجرای ترانه: همايون شجريان شعر ترانه: امیرخسرو دهلوی عکاس: پونه عکسها: ايلگولی، تبریز ![]() زردها بیخود قرمز نشدهاند قرمزی رنگ نينداخته است بیخودی بر ديوار. صبح پيدا شده از آن طرف کوه "ازاکو" اما "وازنا" پيدا نيست گرتهی روشنی مردهی برفی همه کارش آشوب بر سر شيشهی هر پنجره بگرفته قرار. ![]() وازنا پيدا نيست من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانهی مهمانکش روزش تاريک که به جان هم نشناخته انداخته است: چند تن خوابآلود چند تن ناهموار چند تن ناهشيار. ![]() |
||