بعد از تو
شعر از: فروغ فرخزاد اجرای ترانه: مرجان فرساد شعر ترانه: مرجان فرساد عکاس: پونه عکسها: Haut Koenigsburg (فرانسه) ![]() ای هفت سالگی ای لحظهی شگفت عزيمت بعد از تو هر چه رفت، در انبوهی از جنون و جهالت رفت بعد از تو پنجره که رابطهای بود سخت زنده و روشن ميان ما و پرنده ميان ما و نسيم شکست شکست شکست ![]() بعد از تو آن عروسک خاکی که هيچ چيز نمیگفت، هيچ چيز بجز آب، آب، آب در آب غرق شد. ![]() بعد از تو ما صدای زنجرهها را کشتيم و بصدای زنگ، که روی حرفهای الفبا برمیخاست و به صدای سوت کارخانههای اسلحهسازی، دل بستيم. ![]() بعد از تو که جای بازيمان زير ميز بود از زير ميزها به پشت ميزها و از پشت ميزها به روی ميزها رسيديم و روی ميزها بازی کرديم و باختيم، رنگ ترا باختيم، ای هفت سالگی. ![]() بعد از تو ما به هم خيانت کرديم بعد از تو ما تمام يادگاریها را با تکههای سرب، و با قطرههای منفجر شدهی خون از گيجگاههای گچگرفتهی ديوارهای کوچه زدوديم. بعد از تو ما به ميدانها رفتيم و داد کشيديم: "زنده باد مرده باد" و در هياهوی ميدان، برای سکههای کوچک آوازهخوان که زيرکانه به ديدار شهر آمده بودند، دست زديم. بعد از تو ما که قاتل يکديگر بوديم برای عشق قضاوت کرديم و همچنان که قلبهامان در جيبهايمان نگران بودند برای سهم عشق قضاوت کرديم. ![]() بعد از تو ما به قبرستانها رو آورديم و مرگ، زير چادر مادربزرگ نفس میکشيد و مرگ، آن درخت تناور بود که زندههای اينسوی آغاز به شاخههای ملولش دخيل میبستند و مردههای آنسوی پايان به ريشههای فسفريش چنگ میزدند و مرگ روی آن ضريح مقدس نشسته بود که در چهار زاويهاش، ناگهان چهار لالهی آبی روشن شدند. ![]() صدای باد میآيد صدای باد میآيد، ای هفت سالگی ![]() برخاستم و آب نوشيدم و ناگهان به خاطر آوردم که کشتزارهای جوان تو از هجوم ملخها چگونه ترسيدند. چقدر بايد پرداخت چقدر بايد برای رشد اين مکعب سيمانی پرداخت؟ ![]() ما هر چه را که بايد از دست داده باشيم، از دست دادهايم ما بی چراغ به راه افتاديم و ماه، ماه، مادهی مهربان، هميشه در آنجا بود در خاطرات کودکانهی يک پشتبام کاهگلی و بر فراز کشتزارهای جوانی که از هجوم ملخها میترسيدند چقدر بايد پرداخت؟ ... ![]() |
||