با تو بودن
شعر از: مهدی سهيلی آواز: محمد اصفهانی من و آوای گرمت را شنودن بدين آوا غم دل را زدودن ![]() از اول کار من دلدادگی بود و ليکن شيوهی تو دل ربودن ![]() گرفت از من مجال ديدهبستن همه شب بر خيالت درگشودن ![]() قرار عمر من بر کاستن بود تو را بر لطف و زيبايی فزودن ![]() غم شيرين دوری بر من آموخت سخن گفتن، غزل خواندن، سرودن ![]() من و شبهای غربت تا سحرگاه چو شمعی گريهکردن، ناغنودن ![]() چه خوش باشد غم دل با تو گفتن وزان خوشتر اميد با تو بودن ![]() |
||