باد ما را خواهد برد
شعر از: فروغ فرخزاد صدا: نيکی کريمی ![]() در شب کوچک من، افسوس باد با برگ درختان ميعادی دارد در شب کوچک من دلهرهی ويرانيست ![]() گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ من غريبانه به اين خوشبختی مینگرم من به نوميدی خود معتادم گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ ![]() در شب اکنون چيزی میگذرد ماه سرخست و مشوش و بر اين بام که هر لحظه در او بيم فرو ريختن است ابرها، همچون انبوه عزاداران لحظهی باريدن را گويی منتظرند ![]() لحظهای و پس از آن، هيچ. پشت اين پنجره شب دارد میلرزد و زمين دارد باز میماند از چرخش پشت اين پنجره يک نامعلوم نگران من و تست ![]() ای سراپايت سبز دستهايت را چون خاطرهای سوزان، در دستان عاشق من بگذار و لبانت را چون حسی گرم از هستی به نوازشهای لبهای عاشق من بسپار باد ما را با خود خواهد برد باد ما را با خود خواهد برد ![]() |
||